قبول ولایت کسی به این معنی است که انسان اختیار خودش را به او بدهد، اراده ی خودش را به او تملیک کند و او آدم را بگرداند.
کانون اصلی مالکیّت و ملکیّت در انسان، ذهن انسان است. پس به این ترتیب کافی است شما خودتان را با توجّهی که دارید، حقیقتاً مملوک آن کسی بدانید که ولایت او را می خواهید قبول کنید.
او را در موطن نفستان بنشانید؛ با حاضر کردن محبّت او در موطن نفستان او را در خودتان حاضر بدانید.
به این ترتیب وقتی محبّت او در انسان به انسان غالب شد، میل و مشیّت و اراده ی آدم تحت تأثیر او و محبّت او واقع می شود.
علّت این که محبّت و مودّت اهل بیت علیهم السّلام واجب است از این بابت است.
به این ترتیب با استقرار وجود مبارک اهل بیت علیهم السّلام در موطن نفس انسان، آنها هستند که عملاً برای انسان میل، فهم و خواسته درست می کنند و اراده می سازند. لذا یک شیعه ی خالص، پاکیزه و درست عملاً معصوم می شود و اگر فقیه هم بوده باشد؛ یعنی بتواند در گستره ی دین اظهار نظر بکند و واجد چنین ولایتی هم بوده باشد بله، او حجّتِ «حجّۀ الله» است و تخلّف از او تخلّف از وجود مبارک «ولیّ الله» است.
اوّلین و جدّی ترین اعتقادی که در سلوک شیطانی حاصل انسان می شود این است که خدا هست و «عین هر چیزی است!»، در حالی که در توحید کتاب و سنّت انسان می یابد که خدا هست و «لَیْسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ».
همه نظرها (۰)