معالم دین نشانه های راه است، شیوه ی پیمودن راه است و معارف دین توضیح وجدانیّات و یافته ها، توضیح حقایق است.
به این ترتیب دین مجموعه ای از آیین ها و روش ها است برای یافتن حقایق و توضیح حقایق. امّا نکبت ظلمت و غیبت باعث شده که دین به مجموعه ای از اطّلاعات تبدیل شود خصوصاً در حوزه ی اصول دین. تا جایی که در اصول دین اصلاً روشی باقی نمانده است کانّه اصول دین مطالبی است که باید دانست و باور کرد و عمل ندارد!
در حالی که اصول دین ریشه و اصل آن چیزی است که فروع گفته می شود. اصل دین معرفت الله است و دین آمده برای این که همه اوّلاً نایل به معرفت خدای متعال بشوند؛ معرفتی که اوّلین و اساسی ترین نیاز انسان است و خدای متعال برای جوابگویی به این نیاز بنده اش بود که اوّلاً ارسال رُسُل فرمود، امّا به دلیل بلایی که بر سر [رسولان الهی] توسط خود مردم آورده شد [معرفت و معروف الهی غایب شد] و در اثر فقدان این قضیّه و اصلی که به شدّت محل نیاز انسان است دکّان های قلّابی باز شده به عنوان عرفان و شیّادانی پیدا شده به عنوان ولیّ الله و عارف بالله و بازارشان هم از هر نوعی که باشد رونق گرفته ...
همه نظرها (۰)