نشانه ی معرفت درست در کتاب و سنّت خوف و خشیّت است یعنی آن کسی که با خدای متعال مواجه می شود و او را می شناسد الّا و لابدّ اوّلین اثرش خوف است و آن کسی که معرفتش بیشتر بوده باشد [خوفش] بیشتر می شود.
معرفت اصلی ترین نیاز فطری انسان است که اگر به آن جواب داده نشود، جهان و جمله در آن برای آدمی تاریک می شود و حاصل تلقّی و فهمی که حقیقت را پس و پشت این زندگی و دنیا نبیند، هیچ انگاری و پوچ انگاری است.
امّا زندگی مرضیّ خدای متعال که اسمش دین بوده باشد، زندگی ای هست که اوّلاً و آخراً آدم را به این حقیقت می رساند، انسان از این حقیقت پر می شود و با او زندگی می کند و او را زندگی می کند و چگونه ممکن است که سیر در راه های آسمانی و معنوی راهنما و بلد نخواهد؟
به همین دلیل است که وقتی دیّان دین از دست مردم گرفته می شود و خانه نشین می شود، آنچه [از دین] می ماند فقط یکسری اطّلاعات ناقص و فهم علیل است در عین حفظ همان نیازها و سؤالات و دغدغه ها.
در وجود مبارک معصوم صلوات الله علیه آن حقیقت الهیّه با همه ی یکپارچگی اش، عظمت و بزرگی و گستردگی اش حضور دارد و یکی از فجایعی که قرآن از آن سراغ می دهد و با رحلت رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم اتّفاق افتاده تکّه تکّه شدن قرآن است؛ تکّه تکّه شدن دین است، یعنی آنهایی که غصب خلافت کردند – آن هم با انگیزه ی رسیدن به مال که «اَلْمالُ یَعْسُوبُ الظَّلمة»- برای آن که بتوانند جوابگوی وضعیت فجیعی که پیش آورده بودند باشند، آن مجموعه ی یکپارچه را تکّه تکّه کردند ...
همه نظرها (۰)