1.
حسب و نسب هر کسی و یا هر چیزی برای او اهمیّت ایجاد می کند؛ لذا: آن که منسوب به خدای متعال است در نوع خود عالی ترین است: عبدالله؛ فطرة الله؛ صبغة الله؛ حبیب الله؛ رسول الله؛ کتاب الله؛ دین الله؛ و شهر الله.
2.
هر منسوبی، به شدّت انتسابش، منسوبٌ الیه را تداعی می کند؛ انتساب تام و تمام، توجّه و تنبّه به منسوبٌ الیه را با تمامیّت ایجاد می کند.
3.
حال می توان قدر و قیمت ایامی را تصوّر کرد که ایّام الله است و در آن، حبیب علی الاطلاق خدای متعال و بنده تمام و ولیّ تام او به عنوان حقیقت عبادت و فریضه در آن؛ یعنی: روزه، حضور داشته و کتاب او که «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء»(النحل/89) و اولاً تعریف خدای متعال که علی أیّ حال «شیئ به حقیقت الشیئیّه» است، در آن نازل شده و همه فضای آن را مشحون از خود و انوار خود فرموده، و نیز لیالی قدر که مواقع جلوه سلطنت سلطان الاهی و ولایت مطلقه او بر ماسواست، بوده باشد.
4.
جمع بندی و عصاره فضائل این ماه مبارک و توان بهره بخشی از این ایام را فقط به بیان حقیقت الاهیّه منسوب به آن می توان بیان کرد: یافتن آن حقیقت و داشتن آن؛ یعنی: «تقوا»، آسان تر و و شدیدتر از هر وقت دیگر، تا جایی که «نومکم فیه عبادة»؛ یعنی: حتّی خواب که عین غفلت است در آن ناخواسته با حضور قلب و آگاهی انجام می شود.
5.
برای بهره مندی از یافتن و داشتن حقایق الاهیّه حاضر در این ضیافت الاهیّه کافیست روزه را که فریضه الاهی مأمورٌ به در آن است، با ادب به جا آورید.
6.
آن چه را باید میل کنید، در افطار میل کنید و در اسحار به عنوان سحوری به قدر امکان از میوه و سبزیجات و خوراکی های نرم و پر مایع استفاده کنید؛ کسالت و بد حالی در روزه های روزه اوّلاً به دلیل کمبود مایعات بدن است نه گرسنگی.
7.
حضور قلب که شرط قبولی همه عبادات الاهیّه و دینی است، روشی دارد که متأسفانه به دلیل غیبت معرفت دیّان دین، آن نیز گم شده است؛ ساده ترین راه برای داشتن حضور در حین هر عبادتی، توجّه کردن به خود آن عمل و عبادت است که شخص مشغول آن است؛ مانند: توجه فرد ناشی در حین عمل به آن عمل.
لذا: کافیست روزه دار به روزه داشتنش توجه کرده و به مقتضای حالی که به مناسبت داشتن روزه در او ایجاد شده، عمل کند: بی رغبتی به پر حرفی و پر تحرّکی و میل به صمت و سکوت و میل به توجّه داشتن در عین واگذاری و تسلیم خود. حقیقت روزه امساک است که ظاهر آن امساک از مفطریات و باطن آن امساک از غیر حق تعالی می باشد.
8.
همچنان که در مواجهه با بیت الله، در شهرالله نیز برای هرکسی که آن را درک می کند، حضور حقیقت الاهیه بلا تعیّن حیرت انگیز لطیف، محسوس و وجدانی است. کافیست به حضور خود در آن حقیقت توجّه کرده و آگاهانه در آن حاضر باشید؛ یکی از دو حکم داشتن تقوا؛ یعنی: خدا داری، و تخلّق به آن، همین است. مواظبت یک ماهه بر این معنا، ایجاد معرفت و معنایی با دوام برای روزه دار می تواند بکند، و می تواند عمری از آن بهره مند شود و حداقل تا یک سال دیگر و شهرالله دیگر.
9.
همین فواید را برای هر کسی که معذور از روزه گرفتن است، نیز هست؛ به شرط آن که حرمت و ادب این ماه را حفظ و رعایت بکند.
10.
افضل اعمال این ماه گرفتن روزه با حضور قلب و رعایت رفتار به مقتضای احساس و احوال ناشی از آن است که گفته شد؛ سپس توجه به حضور قرآن مجید که تعریف و تفصیل نفس رسول الله صلّی الله علیه و آله برای ایشان، به خدای متعال است که عالَم را و خصوصاً این ماه را از خود پر کرده؛ لذا: یکی از طرق بهره مندی از آن، توجّه به همین حضور عالم گیر و گرفتن آن به نَفَس خود می باشد و طریق دیگر قرائت و تلاوت آن که هر کدام به قاعده خود اشدّ طرق بهره مندی از آن خصوصاً در این ایّام می باشد.
11.
با توجّه به این که معنی کلام و الفاظ در کلام خدای متعال وقایع نفس الامریّه اند، اهمیت سوره قدر، قدری معلوم می شود: در سوره مبارکه قدر تمام حقایق و وقایع ماه مبارک، جمع بندی شده است. و از همین جا اهمیت مواظبت بر آن روشن می شود: برای معرفت آن چه در آن یاد شده از معرفت ولی الله؛ کتاب الله؛ حقیقت لیله القدر؛ درک لیله القدر؛ ملاقات با ملائکه الله؛ معرفت شخص شخیص و نفس نفیس رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم. در ضیافت الله خدای متعال با تعریف خود و عزیزترین های خود از خلایق پذیرایی می کند.
12.
آن که از عالم اعلی در لیله القدر نازل شده ، آن حقیقت الاهیّه بلا تعیّن است که از شدت رفعت و علوّش به لفظ "هو" به آن اشاره شده که صورت تفصیلی لفظی آن قرآن مجید، و صورت انسانی آن وجود مبارک ولیّ الله است که در دعای شب نیمه شعبان به وضوح به آن اشاره شده است. فرموده اند: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْر» (القدر /1) و نیز از طرفی: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآن» (البقره/185)؛ یعنی در حالی که آن حقیقت الاهیه در لیله القدر نازل شده، با این همه نه فقط لیله القدر که همه این ماه مشحون از آن است؛ حال اگرشما در فضایی مشحون از عطر خوشی باشید، چه می کنید؟
به قول حافظ:
من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست / تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
13.
فرمودند که افضل ماه ها، ماه مبارک رمضان؛ و افضل لیالی در آن لیالی قدر است؛ لیله القدر که در آن «يُفْرَقُ كُلُّ أمْرٍ حَكيم»(الدخان/4) و «أمْرٍ سَلام»(سوره قدر)، ابتدای سال در فرهنگ الاهی است؛ لذا ایّام منتهی به این ماه؛ یعنی: فطر، عید است، همچنان که در همه ملل چنین است؛ ابتدای هر سال نو، عید است.
قرار گرفتن ماه محرم بعنوان ابتدای سال از نکبات بنی امیه و واقعه کربلاست: محرم را ماه اول سال و عاشورا را عید گرفتند و به یکدیگر تبریک گفتند: یوم تبرکت به بنوامیه...
در هر حال درک لیله القدر، درک افضل اوقات و معانی و معارف در فرهنگ الاهی است. توجّه شود که هر چهار شب گفته شده به عنوان لیلة القدر، لیلة القدرند و هر کدام به نوعی چنین اند. در هر کدام از این لیالی چهار گانه اتفاق خاصی افتاده است. لیله ای که در آن فرآن نازل شده غیر از لیلة القدری است که در آن تقدیر امور گردیده و هکذا و هکذا.
14.
منظور از احیای لیله القدر، اولاً بیدار دل بودن است؛ آگاهانه و با توجّه و حضور قلب، حضور داشتن در آن. و مفتاح آن همان مفتاح خدا داری است؛ توجه به این که: «هُوَ مَعَكُمْ أيْنَ ما كُنْتُمْ » (الحدید/4) و «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» (البقره/115). احیای لیلة القدر، احیای دل برای یک عمر می تواند باشد؛ و احیای دل همان مقصد دعوت خدای متعال رسولش می باشد: «اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ » (الانفال/24).
15.
لیله القدر مؤلّفه هایی دارد که به آن شناخته می شود: اوّلاً حقیقت لیلة القدر که وجود مبارک مطهّر مقدّس حضرت صدّیقه کبری سلام الله علیهاست؛ سپس جلوه جانانه سلطنت عالمگیر ولیّ عصر صلوات الله علیه؛ نزول قرآن مجید و تنزّل ملائکة الله صلوات الله علیهم اجمعین. عمل به آنچه به عنوان حکم اوّلی در تقوا گفته شده، به عنایت الاهیّه، می تواند سبب یافتن هر کدام از این حقایق و وقایع شود.
16.
فرموده اند که شادی مؤمن روزه دار به هنگام افطار است؛ منظور از آن شادی به دلیل مجال خوردن طعام مادّی نیست، که این امر برای غیر مؤمنین از روزه داران شادی آفرین تر است تا مؤمنین، بلکه منظور از آن رسیدن هنگام تناول طعام معنوی است؛ مزد کارگر روز مزد در پایان روز کاری و مزد کارگر ماه مزد در پایان ماه داده می شود، در حالی که مزد او تراکم یافته و در صورت خوش خدمتی پاداش نیز دریافت می کند؛ پس: به هنگام افطار قُبِیل شکستن روزه، با ادب و احترام و انتظار، کمی تأمّل کنید، آنچه را که از مائده معنوی برای شما پیش آورده اند با دلتان میل فرموده، سپس افطار کنید. و همچنین است در عید فطر بعد از خواندن نماز عید و قبل افطار که «وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَميد»(التغابن/6).
17.
و از همین حالا چشم نگران به روز بیست و سوم این ماه مبارک داشته باشید، باشد گه بامداد آن، آن صدای آسمانی و سروش سعادت را بشنوید.
بِمُحَمّدٍ، بِمُحَمّدٍ، بِمُحَمّدٍ؛
بِعَـلیٍّ، بِعَـلیٍّ، بِعَـلیٍّ؛
بِفاطِمَةَ، بِفاطِمَةَ، بِفاطِمَةَ؛
بِالحُجّة، بِالحُجّة، بِالحُجّة؛
آمین یا رب العالمین
همه نظرها (۰)