شرط الاّ و لابد تحقق معرفت در انسان فعال نبودن ذهن در عین هوشیاری و آگاهی است که اصطلاحاً به آن «لافکری» گفته می شود.

معرفت، وجدان حقیقت الاهیه در موطن نفس است که صنع خدای متعال می باشد و از آنجا که حقیقت، فعال است و منفعل واقع نمی شود این ما هستیم که باید خود را در موضع انفعال و تمنّا قرار دهیم تا اگر مرحمت کردند خودشان را در ما معرفی کنند؛ به این ترتیب است که دعوت انبیاء علیهم السّلام اجابت شده که حاصل اجمالی این اجابت زنده شدن دل و حاصل تفصیلی آن همان هایی است که در اسماء و صفات قرآن می باشد لذا؛ آن چه که در مواجهه با قرآن برای انسان حاصل می شود: باطنی، پاکیزه، فعال، زنده، زندگی، زیبا و شاداب است.

تفاوت بین قرآن مجید و کلام مخلوقات مانند تفاوت و تباین بین خدای متعال ومخلوقاتش می باشد؛ پس به این ترتیب نحوه ی استفاده از آن نیز، احکام خاص خودش را دارد.

یکی از قواعد بهره مندی از کلام الاهی گوش کردن به آن است البتّه به شرط سکوت، چه ظاهری و چه باطنی. حال اگر خواسته باشید که با همه ی وجود قرآن را بشنوید باید با همه ی وجود گوش دهید چرا که همه ی تن انسان هم می بیند و هم می شنود.

نقطه ی اصلی و کانونی اتصال روح به بدن انسان همین قلب صنوبری است، لذا اگر کسی نحوه ی استفاده از آن را بداند می تواند در محدوده ی سعه ی وجودی اش که گسترده تر از کره ی زمین است، تاثیرگذار باشد.

خود را در حالت فراق بال قرار داده و به قرائت قرآن گوش کنید، توجه کنید که فقط گوش سر شما نیست که می شنود بلکه تمام تن شماست که می شنود، با همه ی تن توجه کنید که همه ی تن شما جز جراش گوش برای شنیدن دارد بعد با همه ی تنتان گوش کنید، به همین که می شنوید گوش کنید و دنبال معانی و مفاهیم نیز نبوده باشید، بعد از مدتی با همه ی وجودتان احساس طهارت و پاکی خواهید کرد.

 

چکیده و نکات مهم :

در معرفت آموزی در حوزه کتاب و سنت، مطالبی هست که اگر رعایت نشوند انسان راه به جایی نمی برد:

  1. ساکت بودن و فعال نبودن ذهن در عین هشیاری و آگاهی(لافکری)؛ به این دلیل که حقیقت الاهیه مشرف بر ما و کائنات است لذا ذهنی انسان واقع نمی شود.
  2. همه مراتب ایمان صنع خدای متعال است؛ و از آنجایی که حقیقت منفعل واقع نمی شود تنها راه این است که خود را در موضع انفعال و تمنا قرار دهیم تا اگر مرحمت کنند خودشان را در ما معرفی نمایند.
  3. در مواجهه با وجود مبارک امام علیه السلام یا قرآن که صورت انسانی و کتبی یک حقیقت هستند؛ می شود که باطن انسان زنده بشود به شرط آنکه آنها را خیال نکند بلکه خودش را در اختیار آنها بگذارد.
  4. در مواجهه با قرآن آنچه که حاصل انسان است یافتن باطنی پاکیزه، زیبا، فعال و زنده در درون است و زندگی پاکیزه، زیبا، زنده و شاداب در بیرون.
  5. وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: برتری قرآن نسبت به کلام بشر مثل برتری خدای متعال نسبت به مخلوقاتش است؛ یعنی هیچ وجه مشترکی وجود ندارد. لذا نحوه استفاده از قرآن باید خاص خودش باشد.
  6. یکی از قواعد بهره مندی از کلام؛ گوش کردن به آن است. جزء جزء تن ما گوش دارد و می شنور لذا اگر خواسته باشید قرآن را بشنوید باید انصات(سکوت باطنی) و استماع(گوش کردن با همه وجود) را توامان رعایت کنید.
  7. نهایتا؛ اگر خودتان را در حالت فراغ بال قرار دهید و به صدای خواندن قرآن فقط گوش کنید و دنبال مفاهیم و معانی آن نباشید؛ بعد از مدتی با همه وجود احساس طهارت و نورانیت خواهید کرد.

نکته1: «ان القرآن الفجر کان مشهودا»؛ قرآن در سحر چنان جلوه می کند تا آنجا که اصلا دیده می شود و لذا انسان را از اهل یقین می کند.

نکته2: فرموده اند یاسین قلب قرآن است و هر کسی توفیق مداومت به خواندن آن را پیدا نمی کند. مهم  این است که با توجه به آثار و برکاتی که این سوره دارد آن را به نیت حفظ و سلامتی وجود مبارک امام زمان علیه السلام بخوانید.

نکته3: بچه های کوچک را تنها بخوابانید و برای آنها قرآنی با صدای خوش از دوستان اهل بیت علیهم السلام بگذارید؛ در جسم و جانشان اثر خواهد کرد و وقتی بزرگ شوند قاری قرآن و علاقمند به آن خواهند بود.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

همه نظرها (۰)

 
هیچ کس هنوز نظری ارسال نکرده

مطالب مشابه

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید