تلاش و کنکاش ذهن در انسان به صورت افقی است به طوری که خود را از محدودیت ها خارج کرده و تا دوردست ها می دود امّا دست خالی و خسته بر می گردد.
خدای متعال برای نجات ذهن از ولگردی، شلوغی و آشفتگی و باز شدن درِ روزی به سوی خلایق می فرماید عمودی توجه کنید نه افقی : «و فی السماء رزقکم و ما توعدون».
درست است که لفظ انسان از نسیان گرفته شده ولی می تواند در مرتبه ی دوم از انس هم بوده باشد؛ یعنی ما آن چنان با آشفتگی و فضای کدر و غیر نورانی آلوده ی زندگی معاصر انس گرفته ایم که حتی جدا شدن از آن را هم با ناباوری و به سختی انجام می دهیم.
معرفت خدای متعال، یافتن حضور اوست؛ احساس حضور حقیقتی است بی نشان که از شدت حضورش نمی توانید بگویی نیست ولی نمی توانید هم بگویید که او چیست.
برای کسب معرفت باید عامل به احکامی بود که وضیعیت انسان را برای قبول معرفت خدای متعال از قِبل خود او مساعد می کند.
شناختن به دیدن حاصل می شود نه به شنیدن و هر چیزی را یا باید به خودش شناخت یا به آثار و نتایج و افعالش که در مورد خدای متعال نیز همین طور است، الّا این که تجلّی خود خدای متعال به دل بنده و دیده شدنش استثنائاً برای بعضی از بندگان استثنایی اش اتفاق افتاده است و عمومیت ندارد.
همه نظرها (۰)