تقوا که نتایج عجیب و غریبی در سعادت و خوشبختی و مؤلفه های آن ایجاد می کند با اعمال نظر از بعضی از جزئیات، دو راه حل کلی دارد:
اول: توجه به دیده شدن خود از قِبل خدای متعال و ولیّ اش که ناظر بر ما و اعمال ما هستند
دوم: بخشیدن خود به خدا و ولیّ او که به نوبه ی خود مهم تر از اولی است
بعد از فهم دین و تعلیم آن، جامع تمام اعمال دینی و خداپسندانه این است که آن چه را که دارید به خدای متعال ببخشید؛ بعد از معرفت او و ولیّ اش آن ها را صاحب و مالک خود کنید تا به این ترتیب صاحب آن چیزی بشوید که قیمتی تر از آن چیز نیست.
اقتضای شأن ما به عنوان مخلوق، مملوکیت است و اقتضای مملوک عبودیت؛ اطاعت توأم با رغبت و محبّت و این عبادت به نتیجه نمی رسد مگر این که: اولاً مطیع شناخته شود و ثانیاً موارد اطاعت او.
خدای متعال همه ی خلقت را به محبّت آن کسانی خلق فرموده که تمام وجودشان معرفت، محبّت و اطاعت خدای متعال است؛ عزیزترین و بنده ترین بنده هایش که اولاً وجود مقدس چهارده معصوم علیهم السّلام بوده باشند؛ لذا به محبّت ایشان زندگی کردن یعنی مورد محبّت خدای متعال واقع شدن و به امر ایشان تن دادن یعنی مورد رضایت خدای متعال واقع شدن. محبّت صادقانه در باطن محبّت بی توقع است و در ظاهر اطاعت بی توقع، محبّ صادق آن چه را که دارد به محبوبش بذل می کند و تازه منّت هم می کشد.
همه نظرها (۰)